مهدی ده انقلاب در یک انقلاب
مهدی ده انقلاب در یک انقلاب
انقلاب در حقوق زن و ارتقای عقلانیت و حقوق علمی
ایشان 313 تن را بر میگزیند که در واقع کادر اصلی انقلاب جهان و مدیران اصلی حکومت ایشان هستند. در روایت است که 50 تن از آنان زن هستند، اینان در عالیترین سطوح مدیریت جهانی به فعالیت میپردازند. پس نقش زنان را در این انقلاب بوضوح میتوان حس کرد.
مهدی کاری خواهد کرد که زن بدون اینکه دست از عفت خود بکشد، به عزت برسد. پس 3 انقلاب بزرگ عقلانی و انقلاب حقوقی (حقوق زن و ...) و انقلاب علمی را در نهضت مهدوی مشاهده میکنیم.
انقلاب اقتصادی
در این زمان (زمان ظهور) یک انقلاب اقتصادی و فنآورانه رخ میدهد. سراسر زمین برای او در نور دیده میشود، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین است در زمان ایشان به نفع بشریت محروم به فعل میرسد. زمین محصول بسیاری میدهد و هیچ خرابهای در زمین نمیماند مگر آنکه در حکومت مهدی (عج) آباد شود، اینطور نیست که در بخشی از دنیا اقلیتی سیر و اکثریتی گرسنه و مفلوک وجود داشته باشد. در زمان او هیچ جای جهان نیست که پا بگذارد مگر آنکه سرسبز است و همه دنیا آباد است، زمین گیاهان بسیار رویاند. آب نهرها فراوان شود. در این عصر تنعم و وفور نعمت، البته با رعایت عدل و اعتدال و نه توأم با اسراف و تبذیر و ستم، فراگیر میشود.
انقلاب در روابط انسانی
انقلاب دیگر، انقلابی است که در روابط انسانی و مناسبات بین افراد صورت میگیرد. روابط صمیمانه و انسانی، آنچنان پیشرفت میکند که اگر کسی احتیاج پیدا کند از داراییهای دیگری به مقدار نیاز بر میدارد، بطوریکه آن دیگری ناراحت نمیشود. در آن روز همه چیز مال همه است. توطئه دیگر معنی ندارد، همه به فکر یکدیگرند و برادری خارج از الفاظ، معنی پیدا خواهد کرد. انقلاب او اگرچه انقلاب بزرگ و خونینی است، اما هرگز بدنبال کینهتوزی نیست؛ بلکه یکی از بزرگترین آرمانهایش کینهشویی است.
انقلاب بر ضد تبعیض
در آن زمان یا همه با هم سیر میشوند و یا اگر به قدر کافی نیست، همه با هم گرسنگی میکشند. وقتی مهدی (عج) بیاید اموال را به طرز صحیح تقسیم میکند و بر طبق روایت، یکسان به همه بشریت. اموال را چنان تقسیم میکند که در همه دنیا یک گرسنه و محتاج پیدا نمیشود، امروزه حتی در مرفهترین جوامع دنیا (علیرغم اینکه آن رفاه هم در نتیجه ظلم و فاصلههای طبقای جهانی بوجود آمده است) در عین حال هزاران شهروند از ابتداییترین امکانات زندگی محروم هستند. در جهان امروز فاصله طبقاتی به معنای دقیق کلمه وجود دارد. اما در آن عصر، این رفاه بدون تبعیض در همه جا جریان خواهد یافت.
انقلاب اجتماعی
در عین حال همه بشریت مرفه خواهند شد، روح سودپرستی و خودمحوری نیز برانداخته خواهد شد. در آن جامعه همه به هم خدمت میکنند. این ابعاد اجتماعی، اگرچه با شکوه هستند در عین حال واقعبینانه نیز هستند. البته تکامل در این حد به دست امثال بشر امروزی شدنی نیست. اما اولاً این تکامل آرمان اسلامی است و ثانیاً عملی خواهد شد.
انقلاب امنیتی
بعد دیگر در نهضت جهانی مهدوی (عج) یک انقلاب امنیتی است. برحسب روایات در دوران مهدی (عج) یک دختر جوان (که مثلاً در برابر خشونت و تهاجم، آسیبپذیر است) به تنهایی از گوشهای به گوشه دیگر دنیا سفر میکند، بیآنکه تهدیدی علیه امنیت او وجود داشته باشد و در آن زمان مردم به تدریج واژه "ترس" را از یاد میبرند!
انقلاب عمرانی
از منظر عمرانی دنیا به دست او زنده و آباد خواهد شد، صفا و شادابی بر همه جوامع بشری حکومت خواهد کرد، اما شادی از نوع شادی انسانی، شادی که نه به قیمت آزار دیگران و پایمال کردن حقوق بدست آید.
انقلاب بر ضد جهل
انقلابی بزرگ در درک دین صورت میگیرد، شناخت دین در عصر مهدی (عج) اوج میگیرد و متحول میشود. براساس روایت، وقتی که حضرتش قیام کند، متأسفانه کسانی در جهان اسلام در برابر او میایستند و علیه ایشان به قرآن! استدلال میکنند؛ اینان کسانی هستند که نه حقیقت دین را بدرستی میشناسند و نه خدمتی به معارف دین میکنند. کوچکترین سختی در راه دین نمیکشند، اما سود مادی از دین میبرند. روایتی متذکر میشود که انقلاب علیه جهل و قشریگری و انقلاب علیه بدعتها و شبهات هر دو به دست ایشان صورت میگیرد. جهل به جنگ او خواهد آمد و او دین خدا را همانگونه که نازل شده به مردم میآموزد و تفسیرهای غلط از دین را برخواهد انداخت.
انقلاب فرهنگی
انقلاب عظیم فرهنگی نیز در دوران مهدی (عج) و به دست ایشان اتفاق خواهد افتاد، طبق روایت، همه معارفی که اکنون نزد بشر است، در برابر معارفی که مهدی (عج) خواهد آورد، تنها 2 حرف از 27 حرف است، این بدین معنی است که بشر امروز با همه پیشرفتهایش هنوز کم سواد محسوب میشود.
پارهای از خصوصیات اصحاب و یاران مهدی (عج) را که در روایات اسلامی آمده است، ذکر میکنیم:
اگر افکار عمومی دنیا را نسبت به قرون 16 و 17 مقایسه کنیم، واقعاً جهان کنونی براساس خودآگاهی عام انسانی و اسلامی در اثر ارتباطات نزدیک و به دلائل دیگر، در حال نزدیک شدن به نوعی اجماع است، آمادگی خاصی پدید میآید که همه دنیا یکصدا یک چیز را بگویند، همه دنیا یک برداشت را انجام دهند و همه دنیا در برابر یک مسأله، یک واکنش واحد نشان دهند. شاید همین ارتباطات و اتفاقهایی که در دنیا افتاد، زمینهای برای جهانی شدن (گلوبالیزیشن) (منتها از نوع مهدویاش نه از نوع سرمایهداری غرب) را بوجود آورده است.
اصحاب ایشان ابتدا 313 نفر از نژادهای گوناگون هستند، این 313 نفر کادر اصلی نهضت جهانی هستند که طبق روایات به سرعت گسترش مییابند و در مرحله دوم پس از ستاد مرکزی، در ستاد عملیاتی نهضت جهانی، دههزار نیرو قرار میگیرد که حلقه بعد از آن 313 نفر همین ده هزار نفرند و حلقه بعد هم قیام عالمگیر است، در روایت آمده که اغلب یاران مهدی (عج) جوان هستند. با جوانان میتوان دنیا را تغییر داد. انقلاب مهدی، انقلاب جوانان است. در جای دیگر درباره اصحاب مهدی (عج) آمده است:
دلهایشان چون پارههای آهن محکم است و متزلزل نمیشود، نمیترسند و قدرت را در سراسر جهان و بسرعت در دست میگیرند. آنان امتحان بزرگی را پشت سر میگذارند و برگزیدانشان 313 تن هستند. بدلیل اینکه شرایط آنان پیچدهتر و مقاومت آنان سختتر است. طبق روایتی چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندیدهاند و لیکن به راه حق ادامه میدهند، اجرشان از اجر یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر است و یکی از حقایقی که در مورد این عنصر وجود دارد این است که امور به آسانی اصلاح نمیشوند. بلکه صبر و تحمل و مجاهدت لازمه کار است و اصلاح جهان بادآورده، بدست نخواهد آمد. یاران مهدی (عج) مدتها لباس رزم را از تن خارج نمیکنند و جز خوراک ساده نمیخورند تا عدالت را در جهان گسترش دهند و این عصر برای یارانش، آغاز مشکلات است و برای مردم آغاز راحتی. یعنی شروع سلسهای از سختیها برای یاران مهدی (عج) به منظور رسیدن به عدالت جهانی. آنان باید سادهپوش و متواضع باشند و سطح زندگیشان از همه مردم پایینتر باشد. رفاه و ثروتی که در حکومت مهدوی (عج) فراهم میآید متعلق به مردم است. مال، مخصوص حاکمان نیست و مهدی ما در ستاد حکومتش بسیار ساده زندگی خواهد کرد.
مهدی با هیچ قوم و قبیلهای تعارف ندارد و عدالت را بطور کامل اجرا میکند. وقتی قیام میکند در حالیست که بیعت هیچ یک از طاغوتهای جهان را برگردن ندارد؛ یعنی با هیچ سیستم حاکمیتی از قبل تعهد نداده است.
مفاد پیمان نامه مهدی و یارانش
آخرین قسمت اختصاص دارد به مفاد پیماننامهای که میان مهدی (عج) و یارانش بسته میشود و بسیار به شکوه انسانی و الهی قیام مهدی (عج) جلوه میدهد، تا ببینید اوج قاطعیت و انسانگرایی، توامان در آن است. لازم به تذکر است که این مفاد از احادیث معتبر شیعه برداشت شده است:
مهدی از یارانش پیمان خواهد گرفت که در آن انقلاب جهانی به کسی دشنام ندهند. حریمی را هتک نکنند و به هیچ خانهای بدون اجازه هجوم نبرند. معمولاً در انقلابها و کودتاها، اهانت و تهاجم بیحساب مرسوم است و در انقلابها ترحم جایی ندارد، اما انقلاب مهدی (عج) متفاوت از تمام سیستمهای بشری است.
مهدی همچنین از یارانش عهدی میگیرد که: طلا و نقره را برای خود گنج نکنند و مسؤولان انقلاب دینی آخرالزمان، اموال خصوصی و ... برای خود گردآوری نکنند.
از آنان پیمان میگیرد که مال یتیم و انسان بیپناه را نخورند، یعنی به آنان گوشزد میکند با تمام قدرتی که دارید مبادا دست درازی بر داراییهای انسانهای بیپناه بکنید.
از آنان پیمان میگیرد که لباسهای فاخر و گرانقیمت نپوشند، لباسهای متمایز از مردم نپوشند و با اخلاق شاهانه حکومت نکنند؛ در راه خدا با تمام توان و امکانات خود جهاد کنند و چنانچه شایسته آستان خداوند است، خودشان سخت زندگی کنند، اما همه بشریت در رفاه باشد. یعنی انقلابیون پس از اقتدار و پیروزی فاسد نمیشوند و دستاوردهای انقلاب برباد فنا نمیرود. این انقلاب، یک انقلاب فراموشکار نیست و انسانها و توده مردم را فراموش نمیکند. مردمی آغاز میشود و مردمی ادامه پیدا میکند.
مهدی (عج) متقابلاً خود نیز تعهداتی میکند که: همانگونه رفتار کند و همانگونه رفت آمد کند که اصحابش تعهد کردهاند.
از همان راهی و به همان سبکی رفت و آمد کند که آنان میکنند، آن چنان لباس بپوشند که آنان میپوشند. اخلاق مخصوص حاکمان و فرهنگ مخصوص حاکمان جدا از اخلاق و راه بقیه مردم در فرهنگ اسلام نیست. خلاصه مهدی (عج) آنگونه است که اصحابش میباشند و مانند آن چه آنان تعهد کردهاند، او تعهد میکند. همچنین پس از انقلاب، خود در پایینترین سطح زندگی میکند. به اندک بسنده میکند، او همچنین تعهد میکند: هیچ حجابی و بارگاهی و فاصلهای با مردم نخواهد داشت.یعنی پایینترین سطح زندگی برای رهبری جهانی و این هم جزء میثاق مهدی است که میان حاکمیت جهانی با انقلاب تودههای مردم هیچ فاصلهای نخواهد افتاد، و حق این فرج بزرگ برای بشریت است و باید منتظر آمدنش باشند و باید همه بشریت دست به دعا بردارند.
رسم دوستی با مهدی
دوستی مهدی موعود علیه السلام ، همراهی و متابعت او را می طلبد تا توفیق «یار» بودن به جوان ارزانی داده شود، بنابراین با درنگ در «نشانه ها» می توان خود را محک زد، ناسره را زدود و حریم دل را برای درک قائم آذین بست و به «انتظار» موعود مهیّا شد ؛ انتظاری که امام صادق علیه السلام چنین از آن یاد می کند:
«بخدا سوگند من اگر آن روز را درک می کردم جانم را برای حضرت صاحب الامر علیه السلام فدا می کردم.»1
و در گفتاری دیگر می فرماید:
«اگر او را درک می کردم، تمام عمرم را در خدمتگذاری او می گذراندم.»2
این کلام امیرمؤمنان علی علیه السلام را می توان به عنوان منشور جوان، دلیل و راهنمای راه دانست ؛ چه در عصر غیبت و چه در عصر ظهور ؛ امام فرمود:
«از او تخلف نکن اگر او را درک کنی، از او مگذر اگر بسوی او هدایت شدی.»3
آمادگی و انتظار
انتظار و آماده بودن نخستین شرط وفاداری است، آراستگی رفتار وپیرایش کردار و همانندسازی جلوه های زندگی با الگوهای پذیرفته شده امام، نمادهای آمادگی است.
«هر یک از شما خودش را برای خروج قائم آماده کند و لو با تهیه یک تیر، که اگر خداوند این آمادگی را در نیت شما ببیند امیدوار هستم که خداوند در اجلتان مهلت دهد تاظهور او را درک کرده از اعوان و انصار آن بزرگوارباشید.»1
زیباترین اثر انتظارِ همراه با آمادگی، شکل دهی شخصیت و ساماندهی زندگی بر اساس معیارهای دینی است، در اینصورت شایسته این بشارت خواهیم بود:
« خوشا بحال پیروان قائم ؛ آنانکه در دوران غیبت، ظهورش را به انتظار می کشند و در عصر ظهورش درپیروی از او پای می فشارند، آنان اولیاء خداوند هستند که نه ترسی در دل و نه از چیزی واهمه دارند.»2
موعود
((موعود))
از شما برای شرکت در طرح بزرگ میلاد نور دعوت می شود شما میتوانید برای شرکت در این طرح در وبلایگ عضو شوید
جمعه
جمعه روز سبز انتظار
جمعه یعنى یک غزل دلواپسى جمعه یعنى گریه هاى بى کسى
جمعه یعنى روح سبز انتظار جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار
بى قرار بى قراریهاى آب جمعه یعنى انتظار آفتاب
جمعه یعنى ندبه اى در هجر دوست جمعه خود ندبه گر دیدار اوست
جمعه یعنى لاله ها دلخون شوند از غم او بیدها مجنون شوند
جمعه یعنى یک کویر بى قرار از عطش سرخ و دلش در انتظار
انتظار قطره اى باران عشق تا فرو شوید غم هجران عشق
جمعه یعنى بغض بى رنگ غزل هق هق بارانى چنگ غزل
زخمه اى از جنس غم بر تار دل تا فرو شوید غم هجران دل
جمعه یعنى روح سبز انتظار جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار
بى قرار بى قراریهاى آب جمعه یعنى انتظار آفتاب
لحظه لحظه بوى ظهور مى آید عطر ناب گل حضور مى آید
سبز مردى از قبیله عشق ساده و سبز و صبور مى آید
انتظار1
یعنی ایمان داشتن
یعنی پرواز کردن
یعنی.......
گنج انتظار در سینه آ نکس نهفته می ماند که مینای وجودا و توانایی درک ان را داشته باشد وبتواند همچون شمع وجود خود را نثار کند