سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انتظار سرچشمه وجود 3

انتظار سرچشمه وجود(3)

منتظران درتمامی ادیان چه از یهود گرفته و چه از مسیحیت و چه ازبوداو زرتشت همه در انتظار او چشم به راه اندودر انتظار منجی که عالم را از ایمان و عدالت پر کند می باشند و از اورا اسوه ای می دانند که عالم پست را به جهانی مست از سرور تبدیل می سازد او می اید تا جهان و جهانیان را با صدای واحد به سوی او که معبود ی یکتا است فراخواند و صدای انا المهدی را به گوش عالمیان برساند و بودا و زرتشت و یهود و مسیحی و ارمنی و غیره و غیره را از هر نژاد و رنگی به دین واحد یعنی اسلام دعوت کند          

منتظِر چشم به راه منتظَر است . اوست که در انتظار منتظَر چون شمعی فروزان می سوزد و وجود خودرا نثار اقدام مبارک او می نماید تا شاید دیدار چهره ی مبارک نصیب وی شود اری انتظار چون بلوری است که در وجود منتظِر نمایان می شود و او را در برابر دیدگان عارفان چون جامی بلورین به نمایش می گذارد واو را برای عاشقان  انگشت نما می کند 

جمعه ها زمانی است که منتظِر مروارید ها را از دیده فرو می ریزد و در فراغ او که تنها مولای جهانیان است و پیام اور عدل و عدالت می باشدچشم هارا در ماهی تابه ی عشق سرخ می کند وافکار خود را در برابر او اصلاح می نماید و دل خود را برای حضور او صفا داده و اماده می کند دل او تجلی خانه ی مهر و عشق به خداست  خدایی که او را افرید تا معنای حقیقی انتظار را به سر چشمه معرفت برساند و انتظار را سر لوحه ی زندگی و رفتارش سازد امام حسن مجتبی می فرمایند((هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتى از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت «قائم» که عیسى بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز مىگذارد)).

اری اوست که در برابر ظلم قیام می کند و انان را از دم تیغ می گذاراند و انتقام مولای شهیدان ابا عبدالله را می گیردوصدای عاشقان را که می گویند ((این طالب بدم المقتول بکربلاویا فریاداین المعد لقطع دابر الظلمه این المرتجی لازاله الحور و العدوان این  المدخر لتجدید الفرائض و سنن))راجابت می گوید و انان را در سایه حکومت عدل خود جای داده و از انان پشتیبانی می کند و به مصداق ایه 5سوره قصص انان را چون که ضعیف شدگان در زمین  بودندوارثان زمین می گرداندو ظالمان را از مسند قدرت به زیر می کشاند

 


انتظار سرچشمه وجود2

انتظار سرچشمه وجود (2)

اسمان ها چون سقف هایی است از جنس بلور ابدیده که بر سر افرینش گسترده شده اند و درختان چون پوستینی سبز بر تن زمین کشیده شده اند و ابها چون خون در رگ های زمین به جریان در امده اند و اوست که تمام زیبایی ها را در جای خود نشانده و همواره برای رسیدن به خود اماده کرده و ان ها را برای انسان رام ساخته است تا انسان با هوش و درک خود و توانایی  از ان بهره ببرد و جایگاه خود را در کاروان افرینش پیدا کند و هر دم زمزمه گر معبودی باشد که او را افرید وبه خاتم کاری وجود او پرداخت و او را چون یاقوتی در تاج هستی قرار داد

او می اید وچشمان گریان را مرهمی می شود  و دل های خسته رامژده ایی و قلب های عاشق را مجزوبی و قدم های خسته در جست و جوی را امیدی

او می اید و دست های منتظر را بر دست کشیده و مینای وجود او را متبلور می سازد و مروارید چشمان را گهر کرده ی عاشقان می سازد و انان را چون دری گران بها در گنجنه خلقت به جاودانگی به ودیعه می گذارد و انان را از سرچشمه وجود اگاه می سازد تا در ابشار افرینش از  شربت عشق سیراب شوند  و در بوستان عاشقان انان را بر در سرای جنت می نهد و انان را چون پادشاهی در بالای سر تمام عاشقان می گذاردhجمعه ها تجلی گاه جوانانی است از غم غربت چون شمعی می سوزند و دم نمی زند و از وجود خود در این راه می نهند و می روند

جمعه های تجلی گاه زمزمه این منتظر لاقامت المت و العوج است زمزمه  شاعران و سوخته دلانی است که در وادی عشق به غم گزایی دوری می پردازند و آواز شاید این جمعه بیاید را سر می دهند شاعرانی که در این راه چون چشمه ای می جوشند و طراوت را در دوری او به وجود می اورند تا منتظران مینای وجود خود را ابدیده سازند و برای او دعای انتظار بخوانند چه دعایی برتر از اللهم کل ولیک الحجة ابن الحسن انان  با چشمانی گریان در برابر درگاه ورود عاشقان(قبله)با چشمانی معطر به بوی بهشت وگونه هایی معطر به صدای ابشار از سرچشمه زیبایی سلامتی او را می خوانند و هر دم دوری او را دم می زنند...............ادامه دارد

انتظار سرچشمه وجود 1

                                                                                  انتظار سرچشمه وجود(1)

به نام خدایی که تابانید خورشید را بر پهنه وسیع گیتی و روشن ساخت درون و بیرون را سال هاست که در تلالو خورشید در اب و زمزمه چشمه در کوهسار و اواز بلبل بر شاخه گل صدایی احساس می شود شاید از اول خلقت این صدا چون نداییی بوده است که در گوش ها می پیچیده نگاه کن دوباره .................انتظار

زیبایی دوستدار زیبایی است و خدا انسان را به زیباترین شکل افرید و در وجود او زمزمه های اشنایی دمید تا مینای وجود ادمی چون بلوری درخشان در وجود ش به تپش دراید و معنای انتظار را در گوشش خواند و از او اری گرفت .انتظار بهشت و دوزخ در وجودش نهادینه شد و با پوست و گوشتش در امیخت و هر دم جلوه گر عشق به معبود و عشق به زیبایی شد در نگاهی جامع می توان تمام  هستی را در ثنای او دید خداوند برای نشان دادن جلوه های زیبایی وجود خود موعودانی را فرستاده تا در اقیانوس زندگی به نقش افرینی بپردازند و هر دم نشان دهنده خالق جهان افرین شوند و زیبایی او را بر دیدگان مردم نمایان سازند و معنای حقیقی ((تبارک الله احسن الخالقین)) را در دل مردم به جریان در اورند و همچون نوری در دلها سرک کشیده و ان ها را د رانتنظار او شعله ور سازند و کاروان هستی را چون امواجی جوشان در دریای بی کران افرینش به حرکت در اورند و ان را با ظهور موعود به ارامی به ساحل برسانند........... ادامه دارد